دوستی از یکی از شهرستانها برایم مطلبی ارسال کرده است . بد نیست یادداشتهای سایر همسران روحانی را نیز در اینجا بیاورم البته بدون هیچ دخل و تصرفی !
به نام خدا
یک خانم که ازدواج می کند به نظر من حالا دیگر نسبت به بعضی مسا ئل باید طوری دیگر تصمیم بگیرد وعمل کند و اما سخن من یا نظر و عقیده من که حتما نظر وعقیده خیلی های دیگر است در مورد همسر یک روحانی فرق می کند . در جامعه ما این طور رایج شده است که بعضی خانم ها به جای اینکه به شرع ودین
رجوع کنند به همسران روحانی ها نگاه می کنند والگو می گیرند . من به عنوان همسر یک روحانی در اطراف خودم وجامعه بارها این امر رامشاهده کردم مثلا یک مرتبه در جلسه احکام از خانمی شنیدم که گفت چون همسر یک روحانی را دیدم که در مجلس عروسی به طرز خاصی ظاهر می شود به این نتیجه رسیدم که پوشیدن لباسهای ......در مجالس زنانه اشکالی ندارد.
............ ایام محرم من وحاج اقا به یکی از روستاهای نیشابور برای تبلیغ رفتیم شب که خانه یکی از روستاییان مهمان بودیم خانم صاحبخانه برای شام زن ها ومردها را سر یک سفره دعوت کرد وقتی من خیلی محترمانه از خانم صاحب خانه خواهش کردم که سفره شام را از مردها جدا پهن کند ان خانم بعد از قبول درخواست من گفت : درگذشته در خانه انها سفره غذا جدا بوده است اما چون چند مدت پیش وقتی یک روحانی با همسرش برای تبلیغ به این روستا امده بودند چون همسر آن روحانی با نامحرم سر یک سفره غذا خورده بعد از آن ما فکر کردیم که سر سفره با نامحرم غذا خورن اشکالی ندارد وبعد از آن سر یک سفره غذا می خوریم .
بعد از جریان من به این نتیجه رسیدم که همسر یک روحانی باید در سخن گفتن و مخصوصا رفتار واعمالش دقیق تر باشد که زمانی برای اینطور زنان وجامعه الگو غلطی نباشند
و عمل انها برای دیگران (همسران روحانیون) مشکل ساز نباشد.
خداحافظ به امید دیدن مطلبم در وبلاگ شما.
نوشته شده توسط : همسر یک روحانی
نظرات دیگران [ نظر]